نویسنده در این کتاب، ماجرای چهار روز از زندگی مردی را تعریف می کند که دوبار می میرد؛ او حافظه اش را یک بار از دست داده و دوباره به دست آورده است و حال به دنبال همسر و دختر و گذشته اش آواره ی خیابان های تهران است. بستر داستان حال و هوای همین روزهای ماست. شخصیت های فرعی داستان واقعی اند و بدون سانسور، و هر کدام نقشی هر چند بسیار کوتاه در پیشبرد خط داستان دارند. مثل شهرام جزایری، محسن مخملباف، بنی صدر، میرحسین موسوی و ... و این گونه نویسنده کتاب رنگ و بو و نقد سیاست را نیز در رمان خود جای داده است.